نیایش سحرگاهان در معنای سحر آورده اند که وقت آخر شب و زمان پیش از صبح ، برخی شراح نوشته اند که سحر سپیدی است که بالای سیاهی باشد و یا سپیدی که بر سیاهی برآید . سحرگاهان ماه مبارک رمضان از آنجا که نقطه آغازی است برای شروع روزی همراه با ستیز با هواهای نفسانی و خودسازی، از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. نشستن بر سر سفره سحری که همراه با آداب و تشریفات خاصی است بسیار دل انگیز و روح نواز است. خصوصا این لحظات برای کودکان و نوجوانان بسیار زیبا و خاطره انگیز است و رایحه دلپذیر رحمت بی انتهای ایزدمنان در چنین فضای ملکوتی غیر قابل انکار است. اذان صبح هنگام امساک است و سپس نماز و نیایش به درگاه معبود. در روایات آمده است که این لحظات بهترین اوقات برای مستجاب شدن دعاهای خیر است و درهای آسمان در این اوقات بر روی بندگان صالح و مومن باز می شود و باران رحمت الهی بر زمین نازل می گردد . در شعر سخنوران ادبیات فارسی همواره هنگامه پررمز و راز سحرگاهان از جلوه جذاب و دلنشینی بهره گرفته است. فرصتی که فاصله زمین از آسمان به حداقل ممکن می رسد و ملائک برای دیدار صالحان به زمین می شتابند . خواجه حافظ شیرازی: من آن مرغم که هر شام و سحرگاه ز بام عرش می آید صفیرم خاقانی شروانی: هر سحرگاهش دعای صدق ران پس به سویش عرش فرسایی فرست سنایی غزنوی: آنچه یک پیر زن کند به سحر نکند صد هزار تیر و تبر سوزنی سمرقندی: به دعای سحرگهانه تو را برساند به من خداوندم شیخ اجل سعدی شیرازی: به فلک می رود آه سحر از سینه من تو همی برنکنی دیده ز خواب سحری
ادامه دارد ...
تهیه و تنظیم: موسی الرضا ربانی خواه (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
شب قدر
لیله القدر شبی مهم و سرنوشت ساز است. شب نزول رحمت و برکات الهی و تعیین سرنوشت ابدی انسانهاست. در فضیلت شب قدر آمده که شبی است بهتر از هزار ماه: «لیله القدر خیر من الف شهر». در آیه نخست سوره مبارکه “قدر” نیز تصریح شده که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است: «اناانزلناء فی لیله القدر».
در نگاه شاعران سخنسنج مسلمان که میراثداران و پاسداران حریم فرهنگ و معارف عالیه اسلامی هستند، حکایت شب قدر حکایتی بس شگفت و تفکر برانگیز است . حکایتی که با زبان عرفان و تعابیر رمزگونه، مخاطب را به این شب بزرگ و اسرارآمیز رهنمون می شود. این اشعار که براساس آیات، احادیث و روایات سروده شده است همچون بارقه های آسمانی بر دل و جان شیفتگان میتابد و ظلمت درون را به انوار الهی روشن می سازد :
حکیم رودکی سمرقندی:
شب عاشقی لیله القدر است چون تو بیرون کنی رخ از جلبیب
منوچهری دامغانی:
با رنگ و نگار جنت العدنی با نور و ضیاء لیله القدری
شیخ اجل سعدی شیرازی:
تو را قدر اگر کس نداند چه غم شب قدر را میندانند هم
خواجه حافظ شیرازی:
شب قدر است و طی شد نامه هجر سلام فیه حتی مطلع الفجر
شاه نعمت الله ولی:
شب قدری به عارفان بنمود این معانی از آن بیان بگذشت
افطار
افطار در لغت به معنای روزه گشودن است. لحظه شیرین افطار کردن که همراه با آداب و ذکر و مناجات است و آدمی خرسند از مبارزه با دیو نفس، در کلام سخنوران ادب پارسی نیز از منزلت خاصی برخوردار است. تا بدانجا که در برخی سرودهها از آن در قالب تغزل یاد شده است و شاعر در توصیف زیباترین لحظات زندگی از این مفهوم استفاده نموده است.
کلیم کاشانی:
خمار باده در چشمم سیه کرده است عالم را بیا ساقی که وقت شام باید روزه وا کردن
خاقانی شروانی:
اشک چشمم در دهان افتد گه افطار از آنگ جز که آب گرم پستی نگذرد از نای من
شیخ اجل سعدی شیرازی:
بگفت ای فلان ترک آزار کن یک امشب به نزد من افطار کن
ادامه دارد ...
تهیه و تنظیم: موسی الرضا ربانی خواه (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
در «غیاث اللغات» در توصیف ماه مبارک رمضان آمده است: ماه نهم از ماههای قمری بین شعبان و شوال. و رمضان سنگ گرم است و از سنگ گرم پای روندگان می سوزد و شاید که به وقت وضع این اسم ماه صیام در شدت گرما باشد و یا مأخوذ است از «رمض» که به معنی سوختن است چون ماه صیام گناهان را می سوزد معنی رمض سوخته شدن پا از گرمی زمین چون ماه صیام موجب سوختگی و تکلیف نفس است.
ماه رمضان که به “شهر الله” نیز معروف است، تنها ماهی است که نام آن در قرآن کریم ذکر شده است و از این جهت از فضیلتی بس والا برخوردار است: «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن» (بقره/ 182). نزول قرآن مجید در این ماه و شب لیله القدر و ماه روزه داری و سلوک روحی مسلمانان و ... از دیگر ویژگیهای ارزنده این ماه مبارک است.
در این مجال از زاویهی آینهی زلال ادبیات پارسی به این ماه مبارک خواهیم نگریست که جهانی دیگر است و از حلاوتی دیگر برخوردار و آیینهی تمامنمای عالیترین جلوه های فرهنگ و معارف اسلامی است. از آنجا که در گسترهی ادب پارسی از ماه مبارک رمضان سخن بسیار گفته شده است، پس به اجمال از هر شاعران برجسته به بیتی در مضمونی اکتفا خواهیم کرد.
رمضان (ماه صیام)
شاه نعمت الله ولی:
رمضان آمد و روان بگذشت بود ماهی به یک زمان بگذشت
فرخی سیستانی:
به فال نیک تو را ماه روزه روی نمود تودور باش و چنین روزه صد هزار گذار
حکیم خاقانی شروانی:
جاهش زدهر چون مه عید از صف نجوم ذاتش ز خلق چون شب قدر از مه صیام
سوزنی سمرقندی:
گر در مه صیام شود خوانده این مدیح بر تو بخیر باد مدیح و مه صیام
نزاری قهستانی:
خجسته باد و مبارک قدوم ماه صیام بر اولیا و احبای شهریار انام
شیخ اجل سعدی شیرازی:
کسان که در رمضان چنگ میشکستندی نسیم گل بشنیدند و توبه بشکستند
ادامه دارد ...
تهیه و تنظیم: موسی الرضا ربانی خواه (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)
مردم مومن و روزه دار روستای چشام همچون دیگر مومنین همه ساله مراسم شبهای ماه رمضان به ویژه شبهای قدر را در مسجد جامع روستا برگزار میکنند. مهمترین برنامه های مسجد در شب قدر عبارتند: برگزاری نماز جماعت مغرب و عشاء، قرائت دعای افتتاح، سخنرانی، مداحی و نوحه خوانی، احیای شب قدر، اقامه صد رکعت نماز شب قدر به جماعت، قرائت دعای جوشن کبیر و ....
در ایام ماه پرمهر رمضان و در زادروز کریم اهل بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام بانوان روستای چشام در هیئت حضرت علی اکبر روستای چشام روزه خود را افطار کردند. در این مراسم که با حضور چشمگیر بانوان همراه بود ریاست محترم اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سبزوار و روحانی مستقر روستا و جمعی از اعضای محترم شورای اسلامی و دهیار حضور داشتند.
رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان در حاشیه این مراسم از پروژه احداث خانه عالم روستا ـ که مراحل پایانی خود را پشت سر میگذارد ـ و پروژه ساختمان آشپزخانه حسینه روستا بازدید کردند و از همکاری صمیمانه مردم تشکر و قدردانی نمودند.
حجت الاسلام و المسلمین فاطمیان با شرکت در نماز جماعت مغرب و عشاء و دعای پرفیض توسل و افتتاح در مسجد جامع چشام از حضور پررنگ اهالی روستا در مراسمات فرهنگی و مذهبی مسجد تشکر کردند و حضور پرشور جوانان در این مراسمات را فرصتی گرانبها برای خودسازی و جامعه سازی دانستند.
ایشان همچنین با معارفه روحانی مستقر در روستا جناب آقای حجت الاسلام و المسلمین روحانی ابراز امیدواری کردند که حضور دائمی و فعال روحانی جوان روستا منشأ خیرات و برکات فراوانی برای مردم چشام باشد.
در سالروز میلاد امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هیئت و موسسه فرهنگی ـ مذهبی جوانان حضرت علی اکبر روستای چشام با همکاری فعالان فرهنگی، دانشآموزان، دانشجویان و حضور پررنگ اقشار مختلف مردم روستا مراسم باشکوهی برگزار کردند.
این مراسم در محل هیئت ابوالفضلی روستای چشام با تلاوت آیات نور و ذکر دعای فرج آغاز شد و با برنامههای شاد و متنوع فرهنگی ادامه یافت.
سخنرانی در موضوع اهمیت انتظار و وظیفه منتظران، مدیحه سرایی مداحان در توصیف شخصیت و کرامات امام زمان، اجرای گروه سرود دانشآموزان مدرسه راهنمایی پسرانه شهدای چشام، ارائه اشعار و مقالات دانشآموزان دختر، برگزاری مسابقه فرهنگی نامهای به امام زمان، اجرای مسابقات زنده فرهنگی و هنری و اجرای دو برنامه موسیقی سنتی توسط گروه نوپای موسیقی سنتی روستا با اجرای قطعات آوازی و تصنیف در مدح و منقبت امام زمان از مهمترین برنامههای جشن میلاد امام زمان بود.
در این مراسم با اهدای جوایز ارزندهای از برندگان مسابقات فرهنگی ـ هنری و فعالان این برنامه تقدیر به عمل آمد.
پذیرایی از شرکتکنندگان و پخش شیرینی و شربت از دیگر برنامه های جنبی مراسم عید نیمه شعبان بود.برای بازدیدکنندگان محترم وبلاگ بخشی از فایلهای تصویری و صوتی برنامه اجرا شده توسط گروه موسیقی سنتی ارائه میشود.
برای دانلود فایل تصویری موسیقی سنتی این مراسم روی لینک زیر کلیک کنید: درآمد، ساز و آواز؛ نوازنده دف: علی چشمی (عباس)، خواننده: مهدی ربانی خواه
برای دانلود فایل صوتی موسیقی سنتی این مراسم روی لینکهای زیر کلیک کنید:
تصنیف یار مشکل پسند؛ نوازنده دف: علی چشمی (عباس)، خواننده: مهدی ربانی خواه
تصنیف آتش دل؛ نوازنده دف: علی چشمی (عباس)، خواننده: مهدی ربانی خواه
تصنیف صبح بیداری؛ نوازنده دف: علی چشمی (عباس)، خواننده: مهدی ربانی خواه
آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد شاید دعای مادرت زهرا بگیرد
آقا بیا تا با ظهور چشم هایت این چشم های ما کمی تقوا بگیرد
الی متی احار فیک یا مولای
پیشاپیش ولادت حضرت قائم در راه است و دوستدارانش در این ماه در حد اعلای خود آنچه در توان دارند در کفه اخلاص می گذارند و بدون هیچ قید و بندی در راه ائمه اطهار گام بردارند.
امسال نیز چون هر سال اهالی مومن و ولایت مدار روستای چشام همچون گذشته در تلاشند تا مراسمی در خور شان امام عصر برگزار نمایند. لذا از دوستداران گرانقدر تقاضا داریم تا در این روز گرداگرد هم و با حضور در این مراسم از فیض مادی و معنوی آن برخوردار شوند.
مکان مراسم: حسینیه روستای چشام
مراسم قرآن خوانی هر شب بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد جامع روستای چشام با حضور جمع کثیر مردم روستا برگزار میشود.
امام جماعت روستا جناب آقای مرتضی چشمی مسبب و شروع کننده این کار نیک و پسندیده است که برایش از درگاه ایزد منان اجر جزیل و موفقیت و سعادت در دنیا و آخرت را خواستاریم.
سپاس از: کانون فرهنگی هنری مسجد جامع روستا
بیوگرافی جناب شیخ حسن چشمی(حاج شیخ) از جوانی تا پایان عمر گرانبهایش
شیخ حسن چشمی فرزند ملا رمضانعلی چشمی که از تعزیه خوانان بنام روستای چشام و منطقه داورزن محسوب می شدند در دوران جوانی با پدرش جلسات تعزیه خوانی در مدح سید وسالار شهیدان برگزار می نمودند. شیخ حسن در ایام جوانی علاوه بر پدر با میرزای شاهرودی که از پیر غلامان بنام و طراز اول شهرستان سبزوار در امر تعزیه بود و همین طور مرحوم کربلایی ابوالفضل فریبرزی و میرزا حسن رضایی و محمد رضا ربانی خواه با مسافرت به روستاها و شهر های اطراف جلسات تعزیه خوانی برگزار می کردند. شیخ حسن در ابتدا در نقش های کوچک(اصطلاح رایج میان تعزیه خوانان) همچون حضرت عبدالله و پسر حر بن ریاحی و ... به اجرای نقش می پرداخت تا اینکه در انفوان جوانی توانست در نقش های شهادت خوانی مهمتری همچون حضرت ابوالفضل و حضرت علی اکبر(ع) به اجرای نقش بپردازد. ایشان در دوران نوجوانی و جوانی به امر تجارت و خرید و فروش کالاهای مود نیاز مردم مشغول بود و بعدا هم مشغول کشاورزی و دهقان شیخ نیکنام شد. بعد از این به فاریابی (کدخدا روستای چشام )هم خدمت شایانی کرد و بعد از فوت فاریابی توانست از مالکین قنات روستا آب اجاره نماید و برای خودش کشاورزی برپا کند. ایشان در کارهای عمرانی و آبادانی روستا نیز مشارکت می نمود و در انجمن عمرانی (از مالکین بعد از برداشت محصول برای آبادانی روستا مالیات می گرفت) و رسیدگی به امور مردم و عضو شورای روستای چشام نیز بود که در این مدت علاوه بر این همه مشغله کاری، پیگیر و اجرا کننده ی جلسات تعزیه نیز بود. شیخ حسن در ایام جوانی سه بار ازدواج نمود که از ازدواج آخر خود صاحب سه پسر و پنج دختر شد که در حال حاضر همگی آنان تشکیل خانواده داده اند.
شیخ حسن در سال 1359 به سفر حج مشرف گردید و توانست به آرزوی دیرینه ی خود جامه ی عمل بپوشاند.
ایشان در چند سال آخر عمرش با بیماری دست و پنجه نرم کرد تا اینکه در دهم تیرماه سال 1389 دار فانی را وداع گفت و در سن 88 سالگی به سرای جاودانی شتافت.
از درگاه ایزد منان برای این پیر غلام اهل بیت غفران و رحمت جزیل را خواستاریم.
منبع: محمدرضا ربانی خواه
مردم روستای چشام در قدیم اراضی بیشتری را کشت مینمودند و میزان تولید آنها در واحد سطح بیشتر بود زیرا در آن زمان از کود شیمیائی و سم خبری نبود و کشاورزان از کودهای حیوانی استفاده مینمودند (دهه سی وچهل) و اکثریت مردم ساکن در روستا به کار در عرصه کشاورزی ودامپروری مشغول بودند. و هرکس در امر تولید نقشی ایفا مینمود. بطوری که هر چند نفردر یگ گروه با مسئولیتهای متفاوت، ولی در نهایت همه برای دست یابی به یک نتیجه کار و فعالیت میکردند این گروههای کاری عبارتند :
گروهی بنام خرکار که کار آنها جمعآوری کودهای حیوانی از اصطبلها و حمل آن بوسیله الاغ به مزارع بود.
گروهی بنام گاوران بودند که کار آنها آماده سازی اراضی برای کشت بود. این گروه با بکارگیری گاوهای نر سیستانی زمین را شخم میزدند و یا اینکه اراصی را تسطیح و ماله کشی مینمودند.
گروه دیگری به نام دهقان بودند که کار آنها کاشت و داشت اراضی وآبیاری و برداشت محصول بود.
گروهی بنام دشتبان بودند که کار آنها حفاظت از اراضی ومحصولات کشت شده بود.
گروه دیگری بنام استاد کار قنات بودند که کار آنها در طی سال بر روی قنات بود بطوری که از دهن فره قنات شروع به لایروبی قنات میکردند تا محلی که امکان کار در داخل قنات میسر بود. وقتی کار را به انتها میرساندند دوباره از دهن فره شروع به کار میشدند. معمولا" این کار از ابتدا به انتهای قنات سالها طول میکشید.
در نهایت همه این گروهها زیر نظر یک نفر بنام سالار یا ناظرکار میکردند. تعداد افراد دیگری هم بودند که در روستا اشتغال داشتند ودر خدمت کشاورزان بودند مانند آهنگران که کار آنها تولید و تهیه لوازم کشاورزی بود. جالب اینجاست که کارگاه آهنگری چشام در همان محل قدیمی خود پا بر جا است :
آری تا قبل از سال 1342 واجرای قانون اصلاحات اراضی کشاورزی ما ارزشی بود ومدیریت آن توسط خوانین منطقه اداره میشد. گذشته از مسائل اخلاق ومذهبی، مدیریت حاکم بر کشاورزی کشور یک مدیریت پویا بود و از آب و اراضی بهتر از حال حاضر استفاده میکردند. در این مدیریت کار تناوب زراعی وحتی مدیریت چند کشتی در اراضی و حواشی آن لحاظ میشد. ولی متاسفانه بعد از اجرای قانون اصلاح اراضی و حذف مدیریت خان سالاری و پراکندگی آب و اراضی کشور با نبود مدیریت مزارع مواجه شد وهر کس برای خودش مدیریت میکرد ودر نهایت بجایی رسیده که هستیم. (خالی شدن روستاها از سکنه ومهاجرت آنها به شهرهای بزرگ وغیر اقتصادی شدن کار بروی اراضی و کلی مشکلات دیگر).
سپاس از: علیرضا چشمی