سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه خدای سبحان را یاد کند، خداوند دلش را زنده و عقل و خردش را روشن کند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وب سایت
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

مهمانان امروز :22
مهمانان دیروز :25
کل مهمانان :277427
تعداد کل یاداشته ها : 212
103/1/10
2:21 ع
امکانات وب سایت

چت آنلاین



نیت کنید و اشاره فرمایید


دریافت کد ساعت

..
مشخصات مدیر وب سایت
 
مهدی ربانی خواه[35]
چشام، روستایی است ایستاده بر کرانه کویر سبزوار از توابع بخش داورزن و یکی از چهار روستای بزرگ این بخش دیرینه. با پیشینه‏ای از فرهنگ، ادب و دانش؛ و آمیزه ای از دانایی، دینداری و دردمندی؛ مردمی خونگرم و بافرهنگ و محیطی مصفا و سرسبز. وجود رشته قناتها و باغهای میوه و کشتزارهای سرسبز، کویر را از صورت جغرافیای آن زدوده و ترنم زندگی و شور و سرزندگی را برای مردم به ارمغان آورده است. باشد که پاسش داریم و تداومش بخشیم.

طرح در دست اجرا - کلیک کنین
لوگوی دوستان
 

شب قدر

لیله القدر شبی مهم و سرنوشت ساز است. شب نزول رحمت و برکات الهی و تعیین سرنوشت ابدی انسانهاست. در فضیلت شب قدر آمده که شبی است بهتر از هزار ماه: «لیله القدر خیر من الف شهر». در آیه نخست سوره مبارکه “قدر” نیز تصریح شده که قرآن کریم در شب قدر نازل شده است: «اناانزلناء فی لیله القدر».

در نگاه شاعران سخن‌سنج مسلمان که میراث‌داران و پاسداران حریم فرهنگ و معارف عالیه اسلامی هستند، حکایت شب قدر حکایتی بس شگفت و تفکر برانگیز است  .  حکایتی که با زبان عرفان و تعابیر رمزگونه، مخاطب را به این شب بزرگ و اسرارآمیز رهنمون می شود. این اشعار که براساس آیات، احادیث و روایات سروده شده است همچون بارقه های آسمانی بر دل و جان شیفتگان می‌تابد و ظلمت درون را به انوار الهی روشن می سازد  :

حکیم رودکی سمرقندی:

شب عاشقی لیله القدر است               چون تو بیرون کنی رخ از جلبیب

منوچهری دامغانی:                         

با رنگ و نگار جنت العدنی                  با نور و ضیاء لیله القدری

شیخ اجل سعدی شیرازی:

تو را قدر اگر کس نداند چه غم             شب قدر را می‌ندانند هم

خواجه حافظ شیرازی:               

شب قدر است و طی شد نامه هجر        سلام فیه حتی مطلع الفجر      

شاه نعمت الله ولی:                      

شب قدری به عارفان بنمود                 این معانی از آن بیان بگذشت

افطار

افطار در لغت به معنای روزه گشودن است. لحظه شیرین افطار کردن که همراه با آداب و ذکر و مناجات است و آدمی خرسند از مبارزه با دیو نفس، در کلام سخنوران ادب پارسی نیز از منزلت خاصی برخوردار است. تا بدانجا که در برخی سروده‌ها از آن در قالب تغزل یاد شده است و شاعر در توصیف زیباترین لحظات زندگی از این مفهوم استفاده نموده است.

کلیم کاشانی:

خمار باده در چشمم سیه کرده است عالم را             بیا ساقی که وقت شام باید روزه وا کردن

خاقانی شروانی:

اشک چشمم در دهان افتد گه افطار از آنگ             جز که آب گرم پستی نگذرد از نای من

شیخ اجل سعدی شیرازی:

بگفت ای فلان ترک آزار کن                         یک امشب به نزد من افطار کن

ادامه دارد ...

تهیه و تنظیم: موسی الرضا ربانی خواه (کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی)