به نام خدا - زندگی نامه حمید علوی
در اواسط اولین ماه تابستان سال 1360 به دنیا آمد و از همان دوران کودکی به موسیقی و نواهای زیبای ایرانی علاقه ای وافر داشت .در دوران نوجوانی این شیفته گی بیشتر شده بود به طوری که وقتی به همراه خانواده به روستا می امد و در شبیه خوانی های روستا شرکت میکرد همیشه اوقات اجرای مراسم همه حواسش به گروهی بود که موزیک مینواختند و بیشتر از همه از شیپور شبیه خوانی لذت میبرد- شاید این اولین ارتباط او با سازهای بادی بود، به طوری که بعد از اتمام مراسم به هرگونه که میسر میشد خودش را به آن ساز میرسانید و مدتی در او میدمید تا اینکه صدای آن را درآورد - پس از مدتی به گونه ای بر این ساز مسلط شده بود که شیپور را بدون دهنی مینواخت و صدای او را در میاورد - در اواخر دوران دبستان بود که شیفته ساز ویولون شد و همین شیفتگی در او همیشه موج میزد تا اینکه به دوره راهنمایی رسید و با توجه به اینکه به کارهای هنری بسیار علاقه داشت در یک عکاسی مشغول به کار شد و از حاصل درآمدش برای خودش یک ویولون خرید ولی با توجه به جو بسیار ناخوشآیندی که در زمینه موسیقی در آن دوران حاکم بود نتوانست کسی را برای تعلیم بیابد و به ناچار ساز خود را فروخت - صدای استاد شجریان او را شیفته تر از همیشه نسبت به موسیقی ایرانی می نمود به طوری که تا نواری از استاد منتشر میشد آن را تهیه نموده و بارها گوش میکرد، چنان که همیشه آن اشعار و نغمه ها را با خود تکرار میکرد- پس از مدتی که تازه به دبیرستان راه یافته بود صدای جادویی نی استاد کسایی بزرگ را شنید و شیفته صدای این ساز شد - به همین سبب در اولین فرصت یک ساز تهیه نمود و باز هم همان مشکلات همیشگی . ولی از آنجایی که این بار تصمیم گرفته بود مانند ویولون ناکام نشود خودش به هر گونه که بود از طریق راهنمایی های سایر نوازندگان شهر از قبیل مرحوم استاد دکتر آیتی و استاد عقاب صدای ساز را از نای خشک هفت بند بیرون کشید و مدتی را بدون استاد به فراگیری این ساز ادامه داد - تا اینکه از گوشه و کنار نام دانشجویی را شنید که از شاگردان استاد کیانی نژاد در تهران به نام آقا ی قاسم عباسی در دانشگاه آزاد سبزوار مشغول به تحصیل میباشد -لیک ایشان را پیدا نمود و با توجه به انکارهای مکرر ایشان بالاخره موفق به کسب رضایت در زمینه آموزش از طریق ایشان گردید- توانایی بسیار بالای استاد عباسی بر آن شد که در زمینه فراگیری این ساز پیشرفت بسیاری بکند و در به مدت 4 سال توانست از محضر این استاد کسب فیض نماید. در طول این مدت که در خدمت این استاد عزیز بود توانست 2 بار به محضر استاد حسن کسایی در اصفهان رفته و به آرزوی بزرگ خود و دیدار خورشید موسیقی ایران نائل گردد و در این دو ملاقات فیوضات بسیاری از آن استاد همام درک نمود - سخنان و نصایح آن بزرگوار او را بر آن داشت تا در آشنایی با این ساز و فراگیری آن جدیت بیشتری به کار ببرد - به طوری که پس از تاسیس کانون موسیقی دانشگاه تربیت معلم در آنجا مشغول به فعالیت گردید و به مدت چند سال با آن دانشگاه همکاری نمود که ماحصل آن اجرای کنسرت های متعدد در دانشگاه و سایر شهرهای کشور به خصوص در سطح دانشگاههای مشهد، همدان، شیراز، نور و ... و همچنین در جشنواره های مختلف شرکت نمود و در کلیه این جشنواره ها همیشه مقام های برتر را با گروهی که با آنها کار میکرد به دست می آورد- همزمان با همکاری با دانشگاه تربیت معلم، موسسه هنری هویت را با همکاری هنرمندان آن زمان آقایان محسن توکل-بهزاد شهربویه-کاظم ملایی در سالهای 75-76 تاسیس نمود و در آنجا نیز مشغول به فعالیت گردید که در آن برهه از زمان بیشتر موسیقی تئاترها را برعهده داشت و شاید اولین موسیقی های زنده ای که برای تئاتر در آن زمان در شهرستان پایه گذاری شد به همت آن موسسه بود -بطوری که قبل از آن در تئاترهای اجرایی در شهرستان از موسیقی های انتخاب شده در کاست های مختلف استفاده میشد و موسیقی زنده برای تئاتر هنوز ناشناخته بود -همزمان با آشنایی با آقای سید مهدی قزی که یکی از کارگردانهای مطرح آن زمان در تئاتر دانشگاه تربیت معلم بود همکاری خود را با ایشان شروع نمود و کلیه تئاترهایی که ایشان برگزار میکرد موسیقی متن آن را بطور زنده بر عهده میگرفت که در این برهه از زمان نیز در جشنواره های متعدد کشوری در زمینه تئاتر شرکت نمود و در کلیه جشنواره های استانی وکشوری و بخصوص دانشگاهی همیشه مقام برتر در زمینه اجرای موسیقی از آن گروه ایشان بود - در طول همکاری با ایشان در2 فیلم کوتاه نیز با ایشان همکاری داشت که در خزان یک برگ خود را بعنوان بازیگر نیز آزمود و همچنین در فیلم دایلما موسیقی این فیلم را عهده دار گردید.
در سال 81 برای انجام خدمت وظیفه به استان هنرخیز کردستان رفت و در مدت 18 ماهی که در آن دیار بود با توجه به سختی های بوجود آمده و پیش رو تا جایی توانست نغمات کُردی و کُردی بیات آن دیار را از اساتید گمنام جمع آوری نمود - همچنین در کنسرتهای متعددی که از طرف خانواده کامکارها برگزار گردید بعنوان مستمع شرکت می نمود-در آن کنسرت ها با بیژن کامکار ملاقاتهایی داشت که بسیار در کسب نواهای کُردی به ایشان کمک نمود و با معرفی ایشان از محضر استاد عثمان بیگ کسب فیوضات بسیاری کرد.
پس از بازگشت از خدمت سربازی دوباره همکاری خود را با سید مهدی قزی و آقای رضوی آغاز نمود و تئاتری تحت عنوان میراث را روی پرده برد که موسیقی این کار نیز بر عهده او قرار گرفت و خوشبختانه در جشنواره دانشجویی آن سال مقام اول را دریافت نمود. پس از گذشت مدتی در سال 82 به استخدام شرکت نفت درآمد و به مدت سه سال بصورت پاره وقت برای آموزش به تهران میرفت و در کلاس های آقای اژدری شرکت میکرد.
-پس ازدواج تا مدت زیادی با توجه به جَو به وجود آمده در فضای هنری کشور و بخصوص سبزوار هیچ گونه فعالیت هنری انجام نداد و فقط با توجه به اینکه همسر ایشان در زمینه نقاشی فعالیت داشت و در خانه هنر سوره نیز تدریس میکرد به توصیه ایشان جهت آموزش ساز نی به آنجا رفت و تا مدتی بصورت پاره وقت در آن موسسه به دوستاران موسیقی ساز نی را آموزش میداد.
تا اینکه در سال 1390 کانون فرهنگی هنری شرکت نفت را به همت مدیر محترم آن اداره دایر نمود و با حمایت های آن بزگوار دوباره توانست با همکاری کانون موسیقی دانشگاه تربیت معلم و همکاری نوابغ موسیقی کشوری از جمله استاد ابوالفضل مروجی نوازنده تار و شهیر و سروش صدر نوازنده سنتور و خواننده و سایر دوستان دیگر کنسرت موسیقی افشاری را که آخرین کار ایشان در زمینه موسیقی ایرانی بود را در سالن شرکت نفت اجرا کند.
ایشان نیز نسبت به دیار خود (چشام) بی توجهه نبود و در اولین گردهمایی چشامیام مقیم سبزوار در سال 91 توانست قطعه موسیقی سنتی چند دقیقه ای اجرا نماید که با استقبال بسیار خوب چشامی ها همراه شد.
آرزوی بزرگ او این است که روزی موسیقی ایرانی به جایگاه اصلی خودش برگردد و بدون هیچ کم و کاستی در اختیار شیفتگان این راه قرار گیرد و همچنین سالهاست که به دنبال یک استعداد شگرف میگردد تا کلیه داشته های خود را بخصوص نغمه های فراموش شده ای را که در دیار کردستان با مشقت بسیار فرا گرفته به او منتقل کند تا شاید توانسته باشد اندکی از دِین خود را به موسیقی ایرانی ادا نماید.
مسئول واحد بیماریهای خاص دانشگاه علوم پزشکی سبزوار از دومین عمل اهداء عضو شهرستان توسط نوجوان 16 ساله سبزواری خبر داد.
خانم بهرامپور با اظهار این مطلب گفت: پس از تائیدمرگ مغزی امیر چشمی نوجوان 16 ساله سبزواری توسط اعضاء کمیته و اخذ رضایت توسط واحد شناسایی مرگ مغزی این دانشگاه، وی از بیمارستان امداد شهید بهشتی به بیمارستان منتصریه مشهد اعزام و بعد از عمل اعضای این نوجوان زندگی بخش 3 نفر از همنوعان نیازمند شد.
وی ادامه داد: کلیه های زنده یاد امیر چشمی به آقایی 33 ساله اهل مشهد و آقایی 30 ساله اهل چناران که سالها از نارسایی کلیه رنج می بردند و با دیالیز تحت درمان بودند پیوند شد، کبد نامبرده نیز جهت اهداء به بیمارستان نمازی شیراز فرستاده شد.
تصاویری از حضور مردم در اولین دقایق شروع رای گیری:
ساعت 8:10 صبح روستای چشام - هیئت حضرت ابوالفضل (ع)
سرکار خانم مهسا چشمی فرزند عباس چشمی(شیخ) کلاس چهارم دبستان شاهد2 در مسابقات شنای دانش آموزان مدارس سبزوار، رشته کرال پشت در سطح شهرستان به مقام قهرمانی دست یافت.
تصاویری از مدارس روستای چشام در فصل زمستان 91:
با تشکر ویزه از دبیران و مدیران مدارس روستای چشام بخصوص معلم عزیز ابراهیم چشمی و دانش آموز فعال حامد ربانی خواه که زحمت تهیه این تصاویر را کشیدند.
دومین اثر خانم مریم چشمی فرزند محمدعلی چشمی که از استاد حسین خیرآبادی بهره میبرد.
تقدیر و تشکر میکنیم از زحمات بیپروا و بینظیر فرزندان گرانقدر و مستعد چشام در جهت انتشار اندیشهها و داشته ها خود به نسل های جدید و فرهیخته.
با تشکر از خانواده محترم چشمی
باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازیهای راه مدرسه
حضور کلاس اولیها در مدرسه ابوذر غفاری چشام در اولین روز مدرسه و کلاس درس:
با تشکر از آقای عباس چشمی (مدیر دبستان ابوذر غفاری چشام)
چندی پیش باخیر شدیم مریم چشمی فرزند محمد علی چشمی(اکبر) هنرجوی استاد گرامی حسین خیرآبادی، نقش بسیار زیبایی از خود برجای گذاشته و همه را به تحسین و ترغیب خود متحیر ساخته. با مراجعه به وب سایت آقای خیرآیادی از تماشای این نقش زیبا و بسیار جالب تعجب نمودیم و برخود لازم دانستیم که وظیفه انعکاس این اثر گرانبها را داشته باشیم.
با تشکر از حانواده محترم محمدعلی چشمی
احسان چشمی نوجوان 13ساله سبزواری شرکت کننده در آزمون ممتاز خطاطی
آزمون انجمن خوشنویسان سبزوار همزمان با کل کشور در محل انجمن خوشنویسان در مجتمع فرهنگی وهنری اسرار با حضور نماینده اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار شد.
در این آزمون59 هنر جوی خوشنویس در دوره های مقدماتی، متوسط، خوش، نستعلیق عالی، کتابت عالی، خط دوم عالی، نستعلیق ممتاز، کتابت ممتاز و خط دوم ممتاز شرکت کردند. برای اولین بار در شهرستان سبزوارکوچکترین هنر جوی انجمن خوش نویسان سبزوار احسان چشمی که پس از مدت زمان کوتاهی(یک سال واندی) موفق شد به دوره ممتاز راه پیدا کند جزء شرکت کنندگان در این آزمون بود.
انجمن خوشنویسان سبزوار نیز با جدیت از این هنرجویان به خصوص از قشر نوجوان وجوان شهرستان حمایت کرده ودر همین راستا به منظور تشویق وترغیب این هنرآموز نوجوان در حضور اعضای انجمن ونماینده اداره هدیه ای از طرف رئیس انجمن خوشنویسان سبزوار استاد شرافت به احسان چشمی تقدیم شد. گفتنی است احسان چشمی از شاگردان استاد زارعی از مدرسان انجمن خوشنویسان متولد 1377 می باشد که در سن 13 سالگی وکلاس دوم راهنمایی موفق شد برای اولین بار در شهرستا ن سبزوار به آزمون دوره ممتازراه پیدا کند. (احسان چشمی فرزند حسین عبدالله)