غزلی زیبا و ابتکاری از معلم گرانقدر و پرتجربه ابوالفضل چشمی(عبدالعلا) برادر شهید اکبر چشمی که با حروف الفبای فارسی در مدح شهیدان هشت سال دفاع مقدس سرودهاند.
الفبا با شهیدان
خدایا ببین در الف مانده ایم تو گفتی و ما درس ناخوانده ایم
رفیقان گذشتند از ها و یا ولی درس ما در الف هست و با
الف: گفتن الله با: بسم او پ: را پای رفتن سوی خصم او
ت آغاز کردند تکبیر او ث را تا ثریا به تدبیر او
ج را جبهه و جنگ و یاد جهاد چ را چشمهی پاک آب فرات
ح را ازحسین علی خواندهاند که تن را به ذلت نسپردهاند
خ را با خمینی و خُمِّ مِیاش و با سیّدی که رسید ازپی اش
دال: بدان دار فانی رها کرده اند دل پر زیاد خدا کرده اند
ذال: بی ریا خواندن ذوالجلال رسیدند زین رو به سوی کمال
ر باشد رهایی تفسیرشان ز دوری زِزَر هست تعبیرشان
ژ: گشته اند لالهی واژگون حنا بستهاند جمله اما زخون
سین: سورههای کتاب سیب بهشت که در یرزقون حق برآنان نوشت
شین: از شهادت طلب کرده اند به اَمّ یُجیب ذکر لب کرده اند
صاد: از صداقت به گفتارشان ضاد: زضالین جدا هست کردارشان
طا: طاهر شدند و راهی شدند رها از بدی و تباهی شدند
ظاد: آماده بودند بهر ظهور از این رو شدند غرق در نور نور
عین: علی مقتداشان در روزگار و سر را سپردند بر کردگار
غین: غلامی نمودند بهر بتول شدند خاک پای دُخت رسول
ف: چو فهمیدهها فهم او کرده اند همه خصم را زیرو رو کرده اند
قاف: خواندند زقرآن کتاب خدا طریقش بود جملگی راه ما
کاف: به کوثر رسیدند در عشق جنگ رها گشتند از نام دنیا و رنگ
گ بود نام گَردانشان عاشقی تمامی حضور است و دلدادگی
لِ وای از فراموشی لالهها رفیقان جدا ماندن از ما چرا
میم: زمیدان مین و مرد خطر که دیدن فقط ذات حق در نظر
نون: نشد نام و نان راه و مقصودشان چو الله گردید معبودشان
واو: و وحدت نمودند بهر خدا چو گشتند از اهل باطل جدا
ه: فنا گشتند از خویش و هوهو زدند شدند غرق ذاتش دم از او زدند
ی: ی را با تو چشمی دارن خطاب زیارب و یارب همان حرف ناب
با تشکر و سپاس از ابوالفضل چشمی